حمید سینی ساز، کارشناس حوزه آب در گفتگو با خبرنگار مهر در پاسخ به اینکه موافق انتقال آب دریا به بخش داخلی کشور هستید، گفت: به طور کلی انتقال آب در احجام کلان بین حوضهای از دریا یا رودخانههای شیرین، امر صحیح و مورد تأییدی نیست. البته این شامل انتقال مقادیر کم و محلی مورد نیاز مردم منطقه نمیشود. انتقال آب در مقادیر بالا بین حوضههای آبی در وهله نخست تعادل جمعیتی را برهم زده و موجب ایجاد کشش جمعیتی در مقصد انتقال آب میشود. به طور مثال پیش از ساخت سد امیرکبیر یا سد کرج در حدود سال ۱۳۱۲، جمعیت تهران بیش از یک میلیون نفر جمعیت ساکن داشت و هم شهر تهران و هم اطراف آب بافت باغ شهری داشت و سازههای شهری نیز به نحوی بود که منازل اغلب حیاط دار بودند.
وی افزود: با ساخت این سدها، جمعیت قابل توجهی روانه تهران شد. به این ترتیب منابع آبی موجود در تهران پاسخگوی نیاز نبود و شاهد ساخت سدهای متعدد دیگری بودیم که در هر حال به نوعی دست اندازی به منابع آبی مناطق اطراف تهران بود. به این ترتیب در حال حاضر نیز فشار و کیفیت آب در تمامی نقاط تهران یکسان و ایده آل نیست. چنین تجربهای را برای انتقال آب زاینده رود به یزد نیز شاهد بودیم.
افزایش جمعیت یزد چطور شکل گرفت؟
به گفته این کارشناس حوزه آب استان یزد همواره جزوه کم بارش ترین استانهای کشور بود، اما از سال ۱۳۶۵ به دلیل انتقال آب به حوضه آبریز این استان، طبق آمار موجود این استان از سال ۱۳۶۵ نسبت به جمعیت پایه همان سال، جمعیت پذیر ترین استان کشور بوده است.
سینی ساز با بیان اینکه اگر چنین انتقال آب بین حوضهای اتفاق نمیافتاد شاهد تعادل جمعیت و توسعه در تمام نقاط کشور بودیم، اظهار داشت: این در حالی است که اکنون در خشکترین و کویری ترین نقاط کشور شاهد رشد و توسعه کاریکاتوری جمعیت و صنعت بوده ایم که نتیجه انتقال آب بین حوضهای است.
وی با اشاره به اینکه انتقال آب بین حوضهای را میتوان به مصرف مخدر که اثرات مطلوب ناپایدار و اثر مخرب بلندمدت و غیرقابل جبرانی دارد، تشبیه کرد، توضیح داد: هر انتقال آبی به سرعت اثرگذاری کفایتی آن از بین میرود و باید مقدار بیشتری از آب را انتقال دهیم. از سویی دیگر چنین پروژههایی در یک منطقه موجب ایجاد احساس تبعیض در منطقه مجاور میشود که از نظر اجتماعی و سیاسی تبعات مخرب زیادی دارد.
ظهور ولی نعمت جدید آبی در کشور
این کارشناس حوزه آب با تاکید بر اینکه عمده پروژههای انتقال آب از دریا از سوی واحدهای صنعتی و معدنی انجام میشود، تصریح کرد: طرح اخیر انتقال آب از هرمزگان به کرمان برای استفاده واحد مس سرچشمه و با سرمایه گذاری همین مجموعه انجام شده است. طرح دیگر انتقال آب دریا از چابهار به مشهد است که هدف اصلی تأمین آب مجتمع سنگ آهن خاف است. شاید در ابتدای امر مقوله مورد تأییدی باشد، اما در حقیقت ما با این کار، ولی نعمت جدیدی در تأمین آب برای مناطق مسیر این خط لوله تعریف میکنیم. به این معنا که آبرسانی با این خط لوله تا زمانی توجیه پذیر است که واحد صنعتی، فعال باشد. بنابراین نمیتوان انتقادات یا برخوردهای قانونی با این ولی نعمت جدید در بخش مالیاتی، ارزی، زیست محیطی و.. داشته باشیم چرا که منافع این واحد به منافع تأمین آب جمعیت کثیری گره میخورد.
سینی ساز گفت: این موضوع به هیچ عنوان به معنای مخالفت با شیرین سازی آب دریا نیست، بلکه به معنای مخالفت با انتقال آب بین حوضهای است. اما شیرین سازی آب دریا برای استفاده در نوار ساحلی کشور اقدام مورد تأیید و الزامی است. چرا که اکنون حتی خیلی از نقاط نواحی ساحلی شاهد بی آبی و ناپایداری آبی هستند.
نظر شما